کد مطلب:29287 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:109
4064. سروش اصفهانی در یكی از سروده هایش می گوید: امروز، كردگار بُود روز رحمتش امروز، دین و داد، كمالی تمام یافت امروز با پیمبر مُرسل پدید كرد بسپُرد مصطفی درِ دین را به مرتضی مرد اُحُد، مبارز صفّین، امیر بدر جزوی است «هل أتی»ش ز مجموعه كَرَم بر خلق آسمان و زمین، حجّت خدای داده رسول، او را در حرب ها لوا بوده است از عبادت جِنّ و بشر، فزون از باره، در، به قوّت دادار در رُبود روزی كه شد پیمبر انگیخته به خلق بیخ درختِ بر شده طوبی بُود نبی خوانده ولایتش را ایزد، حصار خویش تا شهد حُبّ او نچشی، كی بری نصیب 4065. وی در سروده دیگری می گوید: بیخ درخت طوبی در خانه علی است كردش وصیّ خویش پیمبر به روز خُم در دست اوست روز قیامت، لوای حمد پیش خدای، پشتْ دو تا كردنش، دلیل خاك دَرِ علی كش و آل علی به چشم بر منبر «سَلونی» و بر تخت «لو كُشِف» دستور مصطفی بُود و دست ذوالمنن خواهی توانگری دو جهان، حُبّ او گزین جز بر پیِ علی نبری رَه به شهر علم جز بر درِ علی مطلب آرزو «سروش»
.
بر بندگان، تمامْ همی كرد نعمتش
اسلام، سود بر سرِ عیّوق، رایتش
مقصود آنچه داشت خدای از رسالتش
مولای مؤمنان شد و هارون اُمّتش
شُهره در آسمان ها صیت شجاعتش
حرفی است «لا فتی» ز كتاب فتوّتش
شمشیر تیز بر سر كفّار، حجّتش
كرده خدای، بخشگرِ نار و جنّتش
در روز حربِ خندق، بر عمرو ضربتش
زیرا كه بود قوّت دادارْ قوّتش...
مر خلق را به حُبّ علی بود دعوتش
شاخ درخت و ساق، علی اند و عترتش
ایمن، كسی كه شد به حصار ولایتش
از جوی انگبین بهشت و حلاوتش؟[2].
جاری به زیر سایه او چشمه بقاست
ز آواز او هنوز خُمِ چرخ پر صداست
محمودْ بخت آن كه به زیر چنین لواست
بر بنده بودن وی و یكتایی خداست
كان در دو چشمِ عقل گران مایه توتیاست
بنشسته و نهاده به سر، تاج «إنّما»ست
وندر دو كَون ودوستی اش دستگیرماست
حُبّ علی به هر دو جهان، طُرفه كیمیاست
كاو سوی شهرعلم، تو را شُهره پیشواست
كاین در، درِعنایت وبخشایش وعطاست.[3].